شیوه های تحقق عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی(با تأکید بر مورد افغانستان)

موضوع مورد تحقیق در این نوشته "شیوه های تحقق عدالت اجتماعی در جامعه اسلامی با تأکید بر مورد افغانستان" می باشد. این نوشتار مشتمل بر فصل های به این ترتیب می باشد، فصل اول به بررسی مفاهیم و مباحث نظری می پردازد به این صورت که مفاهیم عدالت از دیدگاه فلاسفه ای غربی و اسلامی و فقها مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و شاخصه های عدالت بیان شده و سپس به انواع و اقسام عدالت اجتماعی و آثار و ثمرات تحقق عدالت اجتماعی پرداخته شده است. در فصل دوم موانع تحقق عدالت اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته است به این صورت که: 1. موانع سیاسی، به بررسی سیاست فریب، سلطه گری، استبداد، تبعیض و شکاف های قومی، طبقاتی و تعارض نژادی پرداخته است. 2. موانع فرهنگی، در قالب افکار و اندیشه های قومی، نژادی، زبانی و ناهمگونی فرهنگی در جامعه وجود داشته باشد بیان شده است. 3.موانع اقتصادی، به طوری که از لحاظ اقتصادی اقلیت های محروم تحت فشار بگیرد و حقوق آنها ضایع شود. در فصل سوم شیوه ها و راهکارهای تحقق عدالت اجنماعی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد به این صورت که: 1. راهکارهای تحقق عدالت اجتماعی در نظام سیاسی را در قالب: الف- احیاء هویت ملی ب- اصلاحات ج- آزادی سیاسی در چارچوب قانون د- تقسیمات کشوری به طور عادلانه، ارائه شده است. 2. راهکارهای تحقق عدالت اجتماعی در عرصه فرهنگ را می توان چنین بیان داشت: الف- توسعه فرهنگی ب- وحدت فرهنگی به این معنا که نوعی همگونگی فرهنگی در جامعه وجود بیاید و فرهنگ های گوناگون در قالب واحد گرد هم آیند و هم دیگر را درک کند. ج- علم گرایی و علم محوری 3. راهکارهای جامعه ای عدالت گرا در عرصه اقتصادی عبارتند از: الف- توزیع عادلانه درآمدهای عمومی به طوری که انحصارگرایی از بین برود. ب- صرفه جویی در ادارات دولتی.